به طور کلی، تاریخ فلسفه را تقسیم می کنند به:
خبرگزاری فارس: «قادر طراوتپور»
شاعر یاسوجی شعری از زبان
حال حضرت زینب (س) سروده
که تقدیم به زلالی تمام آبها،
حضرت عباس(ع) شده است.
* چشمهای تو در آب جوشید «خیمه طاقت ندارد ببیند:
هیچ وقتی در این سالها عمر
صیحه بر بام افلاک افتاد
خبرگزاری فارس: گروه فرهنگی - حوزه ادبیات |
همزبون تنهائیام غم بود و
دردبی کسیم
نمیرسیم
هر روز و شب پیش خدا ,
دعا بدنبال دعا
اما بدل افتاده بود رفتنء تو !
دروغ چرا!!
گاهی نگاه ء ناز تو ، توُ چشم من
خیره می شد
چی بود میون ء قلب تو ؟ که قلب من
تیره می شد
نگات غمه
می کشید
دلم بهم دروغ میگفت ! ... انگار نگاتو
گفتی برو که شادیهات نمیره توی
دست من
قسمت ء سبز ءزندگیت گل بده تُـو باغ
و چمن
چه بی خبر بودی که تو خودت فقط
باغ منی
امروز نگا کن و ببین
و داغ منی
بی تو آخه چیرو دیدم ؟!!! حسرت
و رنج زندگی
اینهمه عاشقت بودم که تو اینو
بمن بگی ؟؟!!
از لحظه ء جدا شدن یه روزه ء شادی
ندیدم
توُِ
کشیدم
بدل میگفتم شب و روز ... گریه نکن
گناه
چشات اگه پی اش باشه تـُو زندگی
کم میاره
دعا بدنبال دعا .......
برای خوشبختی تو
یوقت خدا ...راضی نشه. به غصه و
سختی تو!!!
باشه عزیز من برو ، به
دلخوشم
منم تا وقتی جُون دارم عــشقــتُو با دل
می کشم
باشه برو عزیزء
دنبال تو !!!
گرچه تو بودی که یه رو ز ، بهم می گفتی
که ... برو!!!!
باشه
منی
توئی که توی قلب من ، به سینه ضربه
میزنی
هم ضربه ء شکستنه .. هم طپشی ُ پر از غمه !
عیبی نداره عزیزم ، به پای تو
کمه !!! به پا ی تو اینم کمه!!!
برو که من عشق ء ترو ، به دست ء دنیا نمیدم
قسم اگه قسم باشه
دوست دارم یه عالمه ، خدا میدونه که چقد
عشق تو یه مُهری
چه بی خبر بودی که تو،، خودت،، فقط باغ منی !!
تو حسرت و داغ منی!!!
فـرزانه شــیدا
شهریور1385
تهیه و تنظیم اشعار : ف . شیدا...شیواااااماهیچ
www.mahich.blogfa.com
بالهای عشق و نه بالهای عقل.
عقل به پایین میکشدت.
قائم به قانون جاذبه است.
عشق سوی ستارگان میبردت.
عرفان را در تو جاری میسازد و
آنگاه مییابی آنچه را که ارزش یافتن داشته است
سایت ایرانیها دات کام
بخش عاشقانه ها
سه کبریت، یک به یک در شب روشن شد:
اولی برای دیدن تمامی صورت تو،
دومی برای دیدن چشمانت،
سومی برای دیدن لبانت،
و بعد تاریکی غلیظ برای اینکه به خاطر بسپرم همه را
زمانی که تو را در میان بازوانم گرفته ام.
ژاک پره ور
****************************
بوسه بر پیشانی، شوربختی را می سترد
بر پیشانی ات بوسه می زنم
بوسه بر چشمان، بی خوابی را می زداید
بر چشمانت بوسه می زنم
بوسه بر لبها،
ژرفترین عطش ها را سیراب می کند
بر لبانت بوسه می زنم
بوسه بر سر، خاطره ها را می روبد
بر سرت بوسه می زنم.
مارینا تسوتایوا
منبع: شاعرانه ها