همراه بامن- مطالب متنوع-شعر-ادبیات (به قلم جستجوگر/f.Sheida)

مطالب متنوع و گوناگون اجتماعی وهنری ..وووو

همراه بامن- مطالب متنوع-شعر-ادبیات (به قلم جستجوگر/f.Sheida)

مطالب متنوع و گوناگون اجتماعی وهنری ..وووو

کتاب بعد سوم آرمان نامه ارد بزرگ بقلم فرزانه شیدا

   نخستین کتاب از دوره کتابهای :  
 
 ●_ بعد سوم آرمان نامه ارد بزرگ  _●
 
انتشار اینترنتی : جاودانه ها
 
به قلم :  فرزانه شیدا 
 

 
 فرزانه شیدا

 فرزانه شیدا  در پانزده مهرماه 1340 چشم به جهان گشود  
بیش از بیست سال است  در کشور نروژ زندگی می کند،  
سه دهه است که می سراید . 
اشعارش مورد استقبال علاقمندان به شعر و ادب ایران زمین  
قرار گرفته است که در سبکهای مختلف 
کلاسیک /شعرنو/ترانه وطنز می باشد  
دیوان اشعار او: 
http://fsheidaaa.blogsky.com/
مدت چهار سال است که در حال تحقیق و نگارش مجموعه های  
در تبین و تشریح اندیشه های متفکر و اندیشمند ایرانی ارد بزرگ است .
کاملترین مجموعه او بعد سوم آرمان نامه ارد بزرگ است که همچنان 
 در حال تکمیل آن است
کتابهای سخنان ماندگار ، ذرات طلایی یک و دو ، و ترجمه  ی  
مجموعه های وزین  از دیگر کارهای اوست
دیوان اشعارش مشتمل بر صدها سروده متنوع خود حکایتی دیگر دارد .
برای او و همسرش و همچنین دو فرزند دختر و پسرش  
آرزوی شادی و موفقیت می کنیم

 
نشر جاودانه ها

کتاب را در  لینک های زیر ببینید

بنام خدائی که زن آفرید

بنام خدائی که زن آفرید


شاعر :  ناهید نوری  
به نام خدایی که زن آفرید
حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن
و بعداً مرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی
برای تو قدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا
شبیه بز و کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد
مرا مثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من
رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف
مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما
بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ­ ات نمود
مرا خانه ­ داری خفن آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب
شراره ، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر
براد پیت من را حَسَنْ آفرید !
برایم لباس عروسی کشید
و عمری مرا در کفن آفرید
به نام خدایی که سهم تو را
مساوی تر از سهم من آفرید

شاعر : ناهید نوری
 

جواب شاعر: نادر جدیدی 

 

 به ‌نام خداوند مردآفرین
که بر حسن صنعش هزار آفرین
خدایی که از گِل مرا خلق کرد
چنین عاقل و بالغ و نازنین
خدایی که مردی چو من آفرید
و شد نام وی احسن‌الخالقین
پس از آفرینش به من هدیه داد
مکانی درون بهشت برین
خدایی که از بس مرا خوب ساخت
ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم
تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست
نه کار پزشک و پروتز، همین !
نداده مرا عشوه و مکر و ناز
نداده دم مشک من اشک و فین!
مرا ساده و بی‌ریا آفرید
جدا از حسادت و بی‌خشم و کین
زنی از همین سادگی سود برد
به من گفت از آن سیب قرمز بچین
من ساده چیدم از آن تک‌درخت
و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک
من افتادم از آسمان بر زمین
و البته در این مرا پند بود
که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر
و بیرون بده حرفشان را از این
که زن از همان بدو پیدایش‌ات
نشسته مداوم تو را در کمین !

شاعر:نادر جدیدی
جواب شاعر:فرزانه شیدا :

 

بنام خداوند خلق وزمین
«*یکی کردگار جهان آفرین
که آن خالق مردوزن در جهان
به هریک به یکسان دهدروح وجان
خداوند ما مانده در حیرتی
که بر آدمی مرده هرغیرتی
تو «انسانیُ »و مرد وزن رونماست
پس ازآن چنین گفتگوئی خطاست
نه زن کم شود بی رُژی روی خاک
نه ریش وسبیلی دهد عقل پاک
بسی با همین وبدون همان
زدستت رود عمر دنیا! بدان
کسی با چنین دیده دانا نشد
کسی در جهان هم اهورا نشد
نه زن جلوه دارد چو روحی نداشت
نه مردی بدیوانگی دانه کاشت
نه کس از تو پرسد که روح تو چیست
نه پرسد که عاقل دراین قصه کیست
که هرکس ندارد خبر از *وجود
وجودش ثمر بخش دنیا نبود!
کسی چون به جنس خودش شد  *غَرّه

همان بّه , بخوانیم اورا کَرّه
که شل باشد وبودنش بی اثر
ندارد دگر جنس او هم ثمر
زعاقل چه(بیهوده گفتن) خطاست!
خداوند ما داور کار ماست
چه مردی چه زن , سر بلندی بجو
چوانسان خوب و بنام و نکو

شاعر :  فرزانه شیدا 

 

تبصره : *غَرّه = *مغرور