درباره اعتراض کمال تبریزی از حذفیات سریال شهریار؛موضوع:ادبی و هنری |
-------------------------------------------------------------------------------- نامهای از یکی از دختران محمدحسین شهریار باعث شد که 50 دقیقه از قسمت نوزدهم سریال شهریار حذف بشود و این باعث اعتراض کمال تبریزی، کارگردان این اثر شده است. اینکه یک کارگردان بخواهد درباره یک بزرگوار فیلم یا مجموعهای تلویزیونی بسازد، آزادی مطلق وجود دارد اما او متعهد است که بنابر واقعیت موجود و استناد به منابع معتبر و مدارک مسجل اقدام به تهیه این کار کند. حالا پس از این تمام این واقعیتهای موجود از صافی ذهن و تخیل این هنرمند عبور میکند و تبدیل به یک اثر هنری مستقل میشود. یعنی هنرمند بنابر دیدگاه مستقل و ذوق و قریحه هنریاش اقدام به تولید یک اثر خلاقه میکند. اینکه محمدحسین شهریار کیست، بنابر شنیدهها، خاطرات و آثار تا حد زیادی قابل درک است. اما کمال تبریزی، محمدحسین شهریار را از صافی ذهن خود به ما نشان میدهد و این احتمال وجود دارد که در بعضی از جاها حضور و تاثیر تخیل بر واقعیت موجود غالب باشد و در کلیت اثر همان واقعیت وجودی حاکم باشد. با این تعبیر نمیتوان انتظار داشت که یک فیلمساز موبهمو به واقعیتها بپردازد و در برخی از موارد حجب و حیای شخصی مانع از پرداختن به بعضی از مسائل و دغدغههای کاملا شخصی این افراد میشود. شهریار هم مثل هر آدمی فراز و نشیبهای بسیاری پشت سر گذاشته است و مثل تمام آدمهای زمینی فارغ از گناه و لغزش نبوده است. بنابراین نمیتوان با نگاه تقدسگرایانه به سراغ این بزرگواران رفت، چون این خود زمینهساز دروغنگری و تحریف محض خواهد شد. بنابراین پرداختن به زندگی این بزرگواران تا آنجایی که در دایره موهومات و مجهولات دست و پا نزند، خالی از لطف نیست. اینکه فرزندی اعتراض داشته باشد، این اعتراض مادامی که مساله توهین و تحقیری در کار نباشد، چندان وارد نیست. از سوی دیگر یک شاعر نامی و مطرح به تکتک هممیهنان خود تعلق دارد و مطمئنا کمال تبریزی همانند یک فرزند و حتی با احتمال نزدیک به یقین با علاقه و عشق وافر اقدام به ساخت و ساز این اثر هنری کرده است. شاید خطایی هم در کار باشد. اما این دلیل نمیشود که خطای او هم از کار حذف شود. باید سریال شهریار بهطور کامل دیده شود و این خطاها و نقصها با استناد به واقعیتها نقد و بررسی شود و البته گاهی این خطاها به دلیل مسائل مربوط به پردازش دراماتیک و احاطه عاطفه و احساس و تخیل هنرمندان قابل چشمپوشی است. آنچه در این 20 قسمت پخش شده، همه محترمانه بوده است. اگر هم نقدی وارد بر کار باشد، این دیگر از ارزش هنری کار میکاهد و هنر و زیباییشناسی کمال تبریزی را زیر سوال میبرد. بنابراین حذف یک دقیقه از این سریال هم حالا به هر دلیلی چندان خوشایند نیست. به خصوص اینکه این فیلمساز از همان ابتدا از مدیر شبکه 2 خواسته که هرگونه تغییری با اطلاع وی صورت بگیرد. اینکه بدون اطلاع این حذفیات انجام شده، کار صدا و سیما را زیر سوال میبرد که چرا با یک گفتوگو به دنبال یک راهحل اساسیتر برای تخریب نشدن یک اثر هنری نیستند. شاید کمال تبریزی بیآنکه دقیقهای از مجموعه را حذف کند، با یک تغییر و تبدیل از سوءتفاهمات احتمالی میکاست و به گونهای با توجیه و گفتوگو با اهل خانه شهریار این اجازه را برای خود و اثرش به دست میآورد، که هدف تحریف و تخریب شهریار نبوده و نیست. چنانچه تا اینجا دیدهایم، شهریار آنطور که بوده و زندگی کرده، شعر گفته و عواطفش او را در مسیر زندگی قرار داده، در مقابل دوربین هدایت شده است. اگر بپذیریم که این شهریار اصلا ربطی به آن شهریار ندارد، باز هم این موضوع نمیتواند مانع از پخش سریال شهریار شود. چون در این سریال شاهد زندگی یک شاعر حقیقی هستیم که خصوصیترین مسائلش بیاغراق مقابل دوربین دکوپاژ شده است. این حق کارگردان است که با نگاه مستقل به کنکاش پیرامون یک پدیده یا شخصیت بپردازد، باید به این دیدگاه و شخصیت هنری احترام قائل شد. او به عنوان بخشی از فرهنگ و هنر این مملکت بهدنبال ارائه یک اثر مطلوب و ماندگار است، چنانچه تاکنون کمال تبریزی با آثار سینمایی و تلویزیونیاش چنین مهمی را اثبات کرده است. فرش باد، همیشه پای زنی در میان است، لیلی با من است، یک تکه نان و در مسلخ عشق نمونههایی از موفقیتهای این فیلمساز است که در مجموعه شهریار نیز این ردپای قوی و امضای محکم دیده میشود. به قلم اقای رضا آشفته
منبع سایت شعر نو
|
نوشته شده در جمعه 20 اردیبهشت 1387 - 19:35:37 ارسال از رضا آشفته |