همراه بامن- مطالب متنوع-شعر-ادبیات (به قلم جستجوگر/f.Sheida)

مطالب متنوع و گوناگون اجتماعی وهنری ..وووو

همراه بامن- مطالب متنوع-شعر-ادبیات (به قلم جستجوگر/f.Sheida)

مطالب متنوع و گوناگون اجتماعی وهنری ..وووو

سخنان بزرگان جهان(راز های موفقیت )

 سخنان بزرگان جهان(راز های موفقیت )

 

جانسون :

بهترینها و زیباترینها در جهان نه دیده می شود و نه حتی لمس میشود،

 آنها تنها باید در دل دیده و لمس کرد

ناشناس :

بودن یا نبودن مساله اینست

 

شکسپیر :

حقیقت را همانطور که هست بپذیر

 

اوستان :

خود را بشناس ، چرا که زندگی ارزشیابی نشده ، ارزش زیستن ندارد

 

سقراط :

نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت ،

 پاک کردن حافظه آن است

 هوبل :

خاطره نفرت نیرومندتر از خاطره محبت است

جانسون:

زندگی دو نیمه است : نیمه اول در انتظار نیمه دوم

، نیمه دوم در حسرت نیمه اول 

ناشناس :

معلم نفس خود و شاگرد وجدان خویش باش 

ابوعلی سینا :

هیچ چیز در دنیا اتفاقی نیست 

دایر :

حضور در زمان حال ، یعنی دور کردن حواس پرتی ها و توجه به

آنچه در همین لحظه است 

جانسون :

بهترینها و زیباترینها در جهان نه دیده می شود و نه حتی لمس میشود،

 آنها تنها باید در دل دیده و لمس کرد

ناشناس :

بودن یا نبودن مساله اینست 

شکسپیر حقیقت را همانطور که هست بپذیر

 

اوستان :

خود را بشناس ، چرا که زندگی ارزشیابی نشده ، ارزش زیستن ندارد

سقراط :

نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت ، پاک کردن حافظه آن است

 

هوبل :

خاطره نفرت نیرومندتر از خاطره محبت است

کوندرا :

کسیکه را که دوستش داری آزادش بگذار ، اگر قسمت تو باشد بر می گردد ،

 وگرنه بدان که از اول مال تو نبوده است-

ناشناس :تا خود را از هر جهت کامل و شایسته ندیدی , قضاوت نکن

پوشکین :

شاید زندگی قصه ای است که کودکان از آن آگاهند که زندگی را

 با گریه آغاز می کنند

 

ناشناس :

دانای بی وجدان هیچگاه صاحب روحی پاک نخواهد بود-

رابله :

اغلب آنهایی پیروز و موفق می شوند که کمتر تعریف و تمجید

شنیده باشند

ناشناس :

کاش در دنیا سه چیز وجود نداشت : غرور ، عشق ، دروغ

اونوقت کسی از روی غرور برای عشق دروغ نمی گفت

 

ناشناس :

آیا بشر هنگامی زنده است که دیگران زنده اند ؟

گوته :

آنکه به صبح می اندیشد ، همیشه می خندد

 

 

راز موفقت در زندگی را فقط کسانی آموختند که در زندگی

 موفق نشدند .

 

وفاداری بر سعی کنار گذاشتن خواسته ها ،

 تصمیمات و مسئولیت هایمان نیست ،

 

 هیچ کس دیکری نمی تواند به جای ما تصمیم بگیرد ،

 هیچ کس دیگری نمی تواند مسئول پیامد کارهای ما باشد .

 

وفاداری ما نسبت به دیگران احترام گذاشتن ،

 پذیرفتن و توجه به آنهاست .

 

ما اجباری در موافقت با دیگران یا اجازه دخالت دادن به آنها برای زیر

 نظر داشتن عقاید احساسات یا رفتار خود نداریم و هرگز مجبور

 به تحمل بد رفتاری نیستم .

 

وفادار بودن و پذیرفتن وفاداری تنها به این معناست که من خود

 را متکی به دیگری قرار ندهم من با احترام گذاشتن و عشق ورزیدن

 به دیگران و با دخالت  در زندگی آنها یا اجازه نظارت دادن به آنها

برخود به دیگران وفا دارهستم .

 

آنچه اهمیت دارد این است که انسان بتواند قدرت را بدست بیاورد . 

من به ارواح موعتقد نیسم ولی به قدرت ناخود آگاه فکری معتقدم .

 

 من واقعاْ فکر می کنم که مغز بیشتر قدرت فائق آمدن بر سایر اندامهای

 حسی و تولید تجسمات وا دارد و مردمی که می گویند روح دیده اند -

- را باور دارم .

 

عشق در لحظه پدید می آید ، دوست داشتن در امتداد زمان ،

 این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است

 

عشق معیارها را در هم می ریزد ، دوست داشتن بر پایه های معیارها

-  بنا می شود .

 

 عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشد ،

دوست داشتن از شناختن و خواستن

 

 سرچشمه می گیرد.

    امام زین‌العابدین (ع)

  خدایا، من در کلبه‌ی فقیرانه‌ی خود، چیزی دارم که تو در

عرش کبریایی‌اَت نداری.

 من خدایی چون تو دارم، و تو چون خود نداری.

 

    انتخابات از نگاه سعدی

  چون در امضای کاری متردّد باشی، آن‌ طرف اختیار کن

 که بی‌آزارتر باشد.  

    اسپنسر جانسون

  زندگی دو نیمه است : نیمه اول در انتظار نیمه دوم ،

 نیمه دوم در حسرت نیمه اول.

     کنفوسیوس و آزادگی

  مرد آزاده دقت نظر مردم را به صفات نیک دیگران جلب

می‌کند نه به

 صفات زشت ایشان، و مرد عامی برعکس آن رفتار می‌کند.

     ویلیام کنگرو

  کار امروز را به فردا موکول کردن شرط خردمندی نیست،

شاید هرگز

 خورشید فردا را نبینی...

    دولت‌های واقعی از نگاه کانت

  وظیفهِ اصلی دولت‌های واقعی آن است که نگذارند

 به انسان‌ها مانند شیء

نگریسته شود و حداقل محدودیت و صیانت را به حداکثر

 آزادی افراد اعمال کنند.

    ایده های افلاطون

  هرگز کسی را که پیوسته در حال پیشرفت است، هر چقدر هم که کند حرکت

 کند، نومید مکن.

  آن کس که سرشتی آرام و خرسند دارد، فشار سال‌خوردگی

را کم‌تر احساس

 می‌کند، اما کسی که این‌گونه نیست، جوانی و سال‌خوردگی برایش

 به یک اندازه

 سنگین است.

 آغاز هر کار مهم‌ترین قسمت آن است.

    چارلی چاپلین

  به جای این‌که جای کسی را بگیرید، تلاش کنید جای واقعی خود را بیابید.

    ارسطو و شادی 

  شادی، بهترین چیزهاست. آن‌قدر اهمیت دارد که سایر چیزها تنها برای کسب آن هستند.  

 

 

 

   حضرت امیر (ع) و تفکر

  وقتی کلامی می‌شنوید برای تفکر کردن بیاموزید نه برای نقل‌کردن،

 که راویان علم بسیارند و رعایت‌کنندگان آن کم.

     ژان‌پل ‌سارتر

  انسان، مجموعه‌ای از آن‌چه دارد نیست، بلکه مجموعه‌ای‌ست

از آن‌چه هنوز ندارد اما می‌تواند داشته باشد.

   هوراس  

   بدون عشق در زندگی شادمانی وجود نخواهد داشت.  

   ارنست همینگوی

  تنها شجاعت است که انسان را از بلاهت زندگی و خواری

 مرگ می‌رهاند.

   عشق از نگاه دالایی لاما

  به خاطر داشته باش که بهترین رابطه، رابطه‌ای‌ست که میزان عشق طرفین،

 از میزان نیازشان به یکدیگر تجاوز کند.    

    پیامبر اکرم (ص)

  هر کس بدون علم کار کند، آن‌چه را که تباه می‌سازد بیش از آن است که آباد کند.

    کنفسیوس

  هرگز تاریکی را لعن و نفرین نکنید، بلکه سعی کنید شمعی روشن کنید

 تا قسمت کوچکی از آن را روشن کرده باشید.

   جبران خلیل جبران

  لذت ترساندن عمیق و پایدار است. به همین دلیل مترسک از

 ایستادن در دشت خلوت هیچگاه خسته نمی شود.

   دالایی لاما

  سه اصل را فراموش نکن؛ احترام به خویشتن، احترام به دیگران

و پذیرش مسوولیت کلیهِ اعمالی که انجام می‌دهی.

 

   ادب و بردباری در کلام حضرت امیر (ع)

  به راستی که تو به ادب خویش قیمت‌گذاری می‌شوی، پس آن را به

 سبب بردباری زینت ده.

 

   ژان ژاک روسو

  در زیر فشار تمایلات نفس، بَرده‌ام، و به‌ندای وجدان، آزادم.

  تولستوی

  انسان تنها برای نیکی کردن آفریده شده است.

                                                

می دانم که کتاب مقدس از الهام خداست، چون مرا هم الهام میبخشد

دوایت مودیهیچ عملی به درستی ایمان کتاب مقدس، تصدیق نمی شود

  • نیوتون

قسمتهای غیر قابل درک کتاب مقدس، باعث آزار مردم میشوند.

 اما در مورد من، آن قسمتهایی را که می فهمم، موجب آزار و دردسر من میشوند.

  • مارک تواین

من یک متعصب به کتاب مقدس هستم، در همه چیز، چه بزرگ و

 چه کوچک، از آن پیروی می کنم

  • جان وسلی

عهد جدید بهترین کتابی است که دنیا به خود دیده و یا خواهد دید.

  • چارلز دیکنز

هر چه که هستم خود را مدیون عیسی مسیح می دانم

که خویشتن را در کلام مقدسش بر من آشکار نمود.

  • دیوید لیوینگستن

این کتاب مهم، بهترین هدیه ای است که خدا به بشر ارزانی

 داشته است. بدون این، قادر به تشخیص نیک از بد نمی باشیم.

  •   آبراهام لینکلن

هرگز نمی توانیم واقعا تنفس کنیم و نور را ببینیم، مگر آن زمانی

که در کلام الهام شده خدا نفس بکشیم و دنیا را در نور کتاب مقدس ببینیم.

  • فیو در داستایوسکی

چه کسی ثروتمند است ؟ آن که به روزی خود راضی است .

 

چه کسی عاقل ، قدرتمند و ثروتمند است ؟ هیچ کس .

 

خدا شفا می دهد ، پزشک پولش را می گیرد .

 

ازدواج با یک پولدار بد ترکیب ، پیر ، راه قانونی سرقت

 اموال اوست .

 

اگر جوان می دانست ، اگر پیر می توانست ... چه می شد .

 

هر شکستی آسیب می رساند ، اما این آسیب زمانی شدیدتر است که

 

- بدانیم حداکثر توان خود را به کار نبرده ایم .

 

شادی زمانی میسر می شود که برای رسیدن به اهداف خود بکوشیم 

- اما زندانی آنها نشویم .

 

ای کاش عظمت در نگاه تو باشد نه چیزی که به آن می نگری .

 

من شوق را به تو خواهم آموخت ، اعمال ما به ما وابسته است ،

 

همچنان که درخشندگی به فسفر ... درست است که اعمال ما را

 

می سوزانند ولی تابندگی ما از همین است و اگر روح ما ارزش

 

 چیزی داشته باشد دراین بیان است که  سخت تر از دیگران

- سوخته است .

 

تاسف برای کارهایی نکرده ایم لازم نیست چون برای کارهایی

 

 که نباید بکنیم و کرده ایم به قدر کافی متاسف هستیم .

 

ترس سوقات آشنائی هاست.

 

آنگاه که زمان شتاب می یابد کاروانهانیزشتاب می گیرند.

 

شایدخداوندصحراراخلق کردتاانسان بتواندبادیدن نخل تبسم کند.

 

نبایدنابردبارباشیم.به قول ساربان موقع خوردن بخوروموقع حرکت -

- حرکت کن.

 

وقتی سعادت شفا   ندهد  هیچ   داروئی چاره سازنیست.

 

گذشته دردوغمی بیش نیست وخاطره

 

 بازگشتی نداردوهربهاری که می گذرد

 

دیگربرنمی گردد وحتی شدیدترین ودیوانه ترین عشق ها نیز

حقیقتی ناپایداراست.

 

نامزدیشان تبدیل به رفت وآمد ابدی گردید و عشق فرسوده ای

 

شد که دیگرکسی نگرانش نبود گوئی

 

- آن عشاقی که زمانی چراغها را خراب می کردند تا درتاریکی

 

- وتنهائی یکدیگر را ببوسند به کام مرگ رها شده بودند.

 

زندگی کوتاه است اگر هر از چند گاهی نایستی و به اطراف نگاه نکنی

- آن  را از دست خواهی داد .  

 

وبه یادآورآنچه راکه من دراین راه ازدست داده ام.

 

 به روزهای اندوهباری بیندیش که تسلیم شدگی رانفرین خواهی کرد.

 

وبهروزهای که هزارنفرین حتی لحظه ای برنمی گرداند.

 

مرابه بازی کوچک شکست خوردگی مکشان.

 

به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.

 

تحمل تنهائی ازگدائی دوست داشتن آسانتراست.

 

تحمل اندوه ازگدائی همه شادی ها آسانتراست.

 

توازصدای غربت وازفریاد قدرت وازرنگ مرگ می ترسی.

 

برای دوست داشتن هرنفس زندگی دوست داشتن هردم مرگ رابیاموز

 

وبرای ساختن هرچیزنوخراب کردن هرچیزکهنه را وبرای عاشق عشق

 

- بودن عاشق مرگ بودن را.

 

چیزی خوفناکترازتکیه کاه نیست.ذلت رایگانترین هدیه هرپناهی ست که

 

می توان جست.

 

،،عـــشق،،
  • عشق قانون نمی شناسد ، دوست داشتن اوج احترام به مجموعه ای از
  •  
  •  قوانین عاطفی است.
  • عشق فوران می کند چون آتش فشان ، دوست داشت جاری می شود
  •  
  •  چون رودخانه ای با شیب نرم .
  • عشق ویران کردن خویش است ، دوست داشتن ساختن است .
  • عشق دق الباب نمی کند ، مودب نیست ، حرف شنو نیست ،
  •  
  •  درس خوانده نیست ، درویش نیست ، حسابگر نیست ، سر به زیر
  •  
  •  نیست ، متیع نیست ،.
  • عشق در وهله ای پیدایی دوست داشتن را نفی نمی کند ، نادیده می گیرد
  •  
  • ، له می کند و می گذرد و دوست دتشتن نیز نا گذیر در امتداد
  •  
  •  زمان عشق را دور می کند به آسمان می فرستد
  •  
  • و چون خاطره ای حرام ، فرشته نگهبان بر آن می گمارد .
  • عشق سحر است ، دوست داشتن باطل السحر .
  • عشق و دوست داشتن از پی هم می آیند ، اما هر گز در یک
  •  
  •  خانه منزل نمی کنند .
  • عشق انقلاب است و دوست داشتن اصلاح .
  • یادتوهرلحظه بامن است اما    یاد انسان را بیمارمی کند.
  • مابرای فروریختن آنچه کهنه است آفریده شدیم.درمادمی
  •  
  • که طغیانگروشورش آفرینباشیم.
معنای زندگی من همان چیزی است که خودم می خواهم به آن بدهم .
 
  • کودکان گذشته ندارند .
  •  
  • یک بچه همواره می تواند سه چیز به یک آدم بزرگ بیاموزد :
  •  
  • ۱- شاد بودن بدون دلیل
  •  
  • ۲- دائم به کاری مشغول بودن
  •  
  • ۳- تقاضا کردن آنچه با تمام وجود می خواهد .
  •  
  • آدم های شجاع همیشه لجبازند .
  •  
  • زندگی شوخی زشتی است که هرچه به پایانش نزدیک می شود
  •  
  •  متهجن می شود .
  •  
  • انسان نیاز به انتخاب سرنوشتش را دارد نه پذیرش آن .
  •  
  • خیلی جالب است اغلب نظریاتی که در باره حل مشکلات بیشتری
  •  
  • ارائه می شود از سوی کسانی است که هیچگاه مشکل خاصی در زندگی
  •  
  • - نداشتند .
  •  
  • هیچ چیز برای سلامتی مرگ بار تر از مراقبت افراطی نیست .
  •  
  • چه کسی عاقل است ؟ آن که  هر کس چیزی می آموزد .
  •  
  • چه کسی قدرتمند است ؟ آن که بر شهواتش افسار می زند 
  •  
  • ازمخالفت نترسید بادبادک وقتی می تواند بالا برود که با باد مخالف
  •  
  • - مواجه شود .
  •  
  • افتادن در گل و لای ننگ نیست ننگ آن است که در همان جا بماند.
  •  
  • زندگی چون درختی است تاور با چتری افشان که برگهایش به
  •  
  • آفتاب عشق جویبار همدردی و هوای صداقت نیاز دارد.
  •  
  • کسانی در کارها موفق شدند که کمتر از خود تعریف شنیده اند 
  •  
  • همیشه هر چیزی را که دوست داری به دست نمی آوریم پس بیایید آنچه را
  •  
  • -  که به دست می آوریم دوست بداریم.
  •  
  • اگر باور کنیم که جاودانه نیستیم قدر یکدیگر را می فهمیم و باعث
  •  
  • آزار کسی نمی شویم .
  •  
  •    هیچ وقت برای چیزی که نداریدناراحت نشوید بلکه به خاطر آنچه که دارید
  •  
  •  شاد باشید .
  •  
  • مواظب باشید حقیقت را لابه لای آرزوهای خود گم نکنید .
  •  
  • یافتن دوستان خوب سخت است سخت تر از آن ترک آنهاست فراموش
  •  
  •  کردنشان غیر ممکن است .
  •  
  •      انسانهای کوچک راجع به گذشته انسانهای بزرگ در مورد آینده و انسانهای
  •  
  •  ضعیف در مورد دیگران صحبت می کنند .
     

  • راستی و حقیقت پیشه ایست که هرگز ورشکستگی به دنبال ندارد .
  •  
  • ادب خرجی ندارد ولی همه چیز را می تواند خریداری کند .
  •  
  • محبت به هر کس باید به اندازه فهم او باشد .
  •  
  • فاصله تابش خود را بر دیگران تنظیم کن خداوند خورشید را در جایی
  •  
  •  نهاد که گرم کند ولی نسوزاند .
  •  
  • به یاد داشته باش که یک مرد عشق راپاس می دارد یک مردهرچه را
  •  
  • که می تواندبه قربانگاه عشق می آوردآنچه فدا کردنی ست می کند آنچه
  •  
  • شکستنی ست می شکند وآنچه راکه تحمل سوزاست   تحمل می کند اما
  •  
  • هرگزبه منزلگاه دوست داشتن به گدائی نمی رود.
  •  
  • دوست را چندان قوت مده که اگر دشمنی کند تواند .
  •  
  • اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است محبتشان نسبت
  •  
  • به یکدیگر نامحدود می شود.
  •  
  • هر چه جزیره دانش انسان وسیع تر می شود  ساحل شگفتی های او
  •  
  •  طولانی تر می گردد.
  •  
  • راه مبارزه با بدیها در این دنیا فقط آن نیست که در باره دیگران به قضاوت
  •  
  •  بنشینیم بلکه یاید در باره خود قضاوت کنیم .
  •  
  • فرست چیزی است اگر زیاد به دنبالش بگردید از دست می رود .
  • آنچه پنهان است... شعری از فرزانه شیدا

     

     

    ،،آنچه پنهان است ،،
     
     
    پــشت  دوازهای   ســـــکــوت:
     
    مانده دردی که در درون  خـفتــه
     
    با ســخن های تلخ و   ناگفـتــــه
     
    همـره صـد  فـغان و  صــد بیــداد
     
    از  دلــی بیـــــقرار و  آشـــفــته
     
    پـشـت دروازه های خــامـوشـی:
     
    مانده اشکی چو چشمه جوشنده
     
    گـــریه های مـــیان هـــر خـــــنده
     
    بغـض تلخــی که بسته راه  نفـس
     
    خــسته جانــی ز غـــصه   آکـــنده 
     
    پـشـت این دیده های اشــک آلـود:
     
    مــانــده دردی زقلــب غــــم دیده
     
    صـــد شــراره ز قلـــب رنجـــــیده
     
    اشــک جـوشـانـــی از پـی ء روزن
     
    غـم صــدائــی  به سینــه  پـیچیده
     
    پـشـت این بیـــصدا لـب بــســته:
     
    قصــه هــای ز قـــــلب  وامـــانده
     
    سـر گذشتــی غمیـن و   ناخـوانده
     
    پا فتـاده  تنــی ز غـــم  ســــوزان
     
    غـــمدلــی  ناتـــوان و  درمـــــانده
     
    آری انــدر  ورای  هـــر  چــــیــزی:
     
    راز هــای نـهــفته  بسیــار  اسـت
     
    انــدرون دلان  چـه بیــما ر  اســت
     
    در شـب   بیــصدا ی   خـاموشـی
     
    دیـده هائی  ز غـصه بیـدار اســت
     
    آری آن   رازهـــای   پــــــنهانــی:
     
    در درون  در خــفا شـده   مـدفـون
     
    آن دل غـم  کـــــــشیده   محـزون
     
    گریه ها  در  درون شــود   جــاری
     
    سینه  گشتـه ز غصه ها   پرخـون
     
    آری ..آری  همیشه  پنـــهان است:
     
    اشـــکها  ،گـریه ها ، سخن، فـریاد
     
    از هــمین ها   دلـــی  رود    بـر باد
     
    تا که  هستی کسی  بیادت  نیست
     
    مـــرگ   تـــو  آورد   تــــرا    بـــر یاد
     
     
    شعر از:ف.شیـدا
     
    چهارشنبه ۱۴/۱۰/۱۳۶۲
     
     

    لپ‌تاپ‌ها چطور کار می‌کنند؟

    لپ‌تاپ‌ها چطور کار می‌کنند؟

    محبوب شدن لپ‌تاپ‌ها در بین افراد عجیب به نظر می‌رسد. این حقیقت که لپ‌تاپ‌ها با خواص زیادی که دارند از جهاتی نیز از رایانه‌های رومیزی کم می‌آورند باعث می‌شود که همه افرادی که هر روز با رایانه سر و کار دارند در مورد بهتر بودن آنها نسبت به رایانه‌های رومیزی شک کنند.

    درست است که لپ‌تاپ‌ها قابل حمل هستند، باطری کمتری احتیاج دارند و سر و صدای کمتری نسبت به انواع رایانه‌های رومیزی تولید می‌کنند اما از سوی دیگر گفته می‌شود که لپ‌تاپ‌ها معمولا گرافیک و بلندگوهای بسیار ضعیفی دارند.

    این تفاوت‌ها ممکن است به ظاهرا جزئی بیایند اما برای مصرف کننده‌ای که هر روز ساعت ها با آن سروکار دارد بسیار مشخص‌ است.

    لپ‌تاپ‌ها در حالت کلی نسبت به رایانه‌های رومیزی قیمت بیشتری دارند. اما در عین حال، کاهش قیمت آنها هم پس از ارائه شدن مدل های جدیدتر حیرت انگیز است. اولین بار در ماه می سال 2005 بود که رکورد فروش لپ‌تاپ‌ها در مقابل رایانه‌های رومیزی شکسته شد و سازندگان رایانه‌های رومیزی پذیرفتند که محبوبیت لپ‌تاپ‌ها بیش از پیش شده است.

    حال اینکه چطور ممکن است تمامی آن سخت افزارهایی که در رایانه‌های بزرگ رومیزی وجود دارد همگی در یک لپ‌تاپ کوچک جا بگیرد توضیحات مفصلی می‌طلبد. در حالت کلی لپ‌تاپ‌ها و رایانه‌های رومیزی سخت افزار و نرم افزارهای بسیار مشابهی دارند. اما تفاوت اصلی در آن است که چطور این سخت افزارها در محیطی کوچک کنار هم قرار می‌گیرند.

     

    اجزای لپ‌تاپ:

    رایانه رومیزی تشکیل شده‌اند از : مادربورد,کارت ویدئو, هارد درایو و چندین قطعه دیگر که همگی در جعبه بزرگی که اصطلاحا "کیس" گفته می‌شود جا می‌گیرند. صفحه نمایش و صفحه کلید هم که با استفاده از سیم یا بدون سیم به "کیس‌ها" متصل می‌شوند و چه بخواهید و چه نخواهید فضای زیادی از میز در نهایت به خاطر انبوه سیم های متصل شده به این دستگاه رومیزی گرفته می‌شود.

    لپ‌تاپ‌ها بسیار کوچکتر و سبکتر از رایانه‌های رومیزی هستند و اولین چیزی که در آنها به چشم می‌خورد صفحه تایپ آنهاست که حتی آن هم از انواع رومیزی بسیار کوچکتر است. به خاطر کوچک بودن اندازه لپ‌تاپ‌ها وسایل سخت افزاری این نوع رایانه باید سه خاصیت داشته باشد.

    1- در محل کوچکی جا شود.

    2- باتری را به شکل کنسروی مصرف کند

    3- گرمای زیادی تولید نکند

    معمولا بسته به بهتر بودن نوع این سخت افزارها و اینکه تا چه حد سه خاصیت بالا را دارند , قیمت لپ‌تاپ‌ها تفاوت می‌کند. گران و یا ارزان بودن لپ تاپ‌ها دقیقا بستگی به همین سه خاصیت دارد.

    پردازشگر:

    "سی‌پی‌یو"(cpu) رایانه شما با سیستم عامل همکاری می‌کند تا رایانه شما به بهترین شکل کار کند و در واقع آن را کنترل می‌کند و به شکل مغز رایانه شماست.

    معمولا این سی پی یوها حرارت زیادی تولید می‌کنند و به خاطر همین موضوع است که در رایانه‌های رو میزی فضای زیادی به فن و خنک کننده‌ها اختصاص داده می‌شود. از آنجایی که در لپ‌تاپ‌ها چنین امکانی وجود ندارد بنابراین سی‌پی‌یو در آنها:

    1- در ولتاژ کمتر کار می‌کنند:

    معمولا با پائین بودن ولتاژ در لپ‌تاپ‌ها پردازشگر آرامتر کار می‌کند تا گرمای کمتری تولید کند. بسیاری از لپ‌تاپ‌ها زمانی که به برق متصل باشند در ولتاژ بالا هم کار می‌کنند.

    2- سوکت‌ها و سنجاقها و گیره‌های متصل به "مادر بورد" معمولا جای زیادی می‌گیرد. در انواع لپ‌تاپ‌ها این سوکتها به طور کامل برداشته شده است. به همین خاطر است که معمولا در لپ‌تاپ‌ها برداشتن cpu از مادر بورد امکان پذیر نیست.

    3- حالت آرامش و خواب دارد:

     زمانی که لپ‌تاپ شما استفاده نمی‌شود و برای مدتی شما آن را روشن گذاشته واز آن دور شده‌اید رایانه و سیستم عامل به شکلی با هم کار می‌کنند که سرعت "سی پی یو" شما کاهش پیدا کند.

    فن و خنک کننده:

    لپ‌تاپ‌ها معمولا فن‌های بسیار کوچکی دارند و لوله‌های بسیار باریکی در آنها تعبیه شده است که گرما را از سی پی یو بیرون می‌برد. این ابزار معمولا در لبه لپ تاپها ساخته می‌شوند تا مسیر خارج شدن گرما کوتاه شود.

     

    حافظه:

    حافظه لپ‌تاپ می‌تواند به خاطر آرام کار کردن پردازشگرها مورد مطالعه بیشتر قرار بگیرد. در برخی از لپ‌تاپ‌ها حافظه را در نزدیکی سی پی یو قرار می‌دهند تا دسترسی به اطلاعات سریعتر باشد. برخی هم در محل های بزرگتر جا می‌گیرند تا اطلاعات در سطح پردازشگر و "مادر بورد" سریعتر حرکت کند.

    همچون رایانه‌های شخصی،لپ‌تاپ‌ها هم "هارد دیسک" داخلی دارند که سیستم عامل و فایلهای اطلاعاتی را نگهداری می‌کند. در لپ‌تاپ‌ها اندازه این هارد دیسک ها بسیار کوچکتر از حالت عادی است و چرخش آن آرامتر است که سبب ایجاد گرمای کمتر و اتلاف باتری می‌شود.

     

    صدا و تصویر:

    قسمت گرافیکی در واقع یک پردازشگر کوچک است که عملیات پخش تصویر را انجام می‌دهد. این قسمت نیز گرمای زیادی تولید می‌کند. در بیشتر لپ‌تاپ‌ها قسمت گرافیکی در مادر بورد واقع شده و یا آنکه به شکل خاص برای استفاده از لپ‌تاپ‌ها با سایزهای کوچک ساخته می‌شود.

    آنچه به طور یقین ثابت شده این است که گرافیک در لپ‌تاپ‌ها از رایانه‌های شخصی ضعیف‌تر است اما استفاده کنندگان معمولا متوجه این موضوع نمی‌شوند.

    صفحه نمایش در لپ‌تاپ‌ها معمولا 12 تا 17 اینچی هستند و انواع گوناگونی دارند که هر روزه با اختراع انواع جدید تفاوت می‌کنند.

     

    انرژی:

    لپ‌تاپ‌ها و رایانه‌های رومیزی هر دو با برق کار می‌کنند. هر دو باتری دارند تا بتوانند ساعت و تاریخ را به طور مرتب بروز کنند. بر خلاف انواع رومیزی، لپ‌تاپ‌ها می‌توانند با استفاده از باتری و بدون برق چندین ساعت روشن بماند که البته به نوع باتری بستگی دارد..

    باتری‌های مختلفی برای انواع لپ‌تاپ‌ها استفاده می‌شود که بستگی به قیمت شان متنوع هستند. بسیاری از سازندگان باتری‌ها مدعی اند که باتری‌ها تا 5 ساعت مداوم کار می‌کنند. اما این موضوع دقیقا بستگی به آن دارد که از لپ‌تاپ چه استفاده‌ای می‌شود.

     تاریخچه لپ‌تاپ:

    حدود سال 1970 "آلان کی" مردی که در شرکت زیراکس کار می‌کرد تصمیم گرفت رایانه‌ای بسازد که بدون احتیاج به انواع سیم کار کند. این نوع رایانه گرچه هرگز مشهور نشد اما اولین جرقه‌ای بود که باعث شد فکر ساخت لپ‌تاپ‌ها به انسان خطور کند.

    سال 1979 اولین رایانه قابل حمل ساخته شد. این رایانه 340 کیلو بایت حافظه داشت و "ناسا" آن را که حدود 800 دلار قیمت داشت و سنگین بود را برای پروژه‌های فضایی به کار گرفت.

    این لپ‌تاپ به عنوان اولین نوع رایانه قابل حمل معرفی شد تا اینکه در سال 1986 شرکت آی بی ام اولین لپ‌تاپ حرفه ای را وارد بازار ساخت که 256 کیلو بایت حافظه داشته و دو درایو دیسکت فلاپی با صفحه نمایش تخت داشت و مودم داخلی برای آن تعبیه شده بود.

    این لپ‌تاپ حدود 5.4 کیلوگرم وزن داشت و به قیمت 3500 دلار به فروش می‌رسید توانست نام خود را به عنوان اولین لپ‌تاپ ثبت کند.

     

    منبع: همشهری آنلاین و تبیان

    وصال - شعری از فرزانه شیدا

     

    برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

    وصــال

    ای دل...دل غـــمینم    ...  دارم ز تو  سوالی

      اکنون که مـیرود او .. ایــدل تو درچه حالی؟؟!!

    دانـم ز فـرط غـصه  ...   نـآید برون  صـدایت

    نـتوان زدن بدین غم. ..   خود را به  بیـخیالی!!!

    بهر تســلّــی تو     ...    ایـدل   چه  ناتـوانم!!!

    من خود غـریـق ء دردم  ..  در غصه و ملالی

    ایــدل... نــمیتوانم  ...     دلــداریت   دهـم  باز

    بر من زسوز گریه ...    نامـانده تک   مجالی!!!

    از غصــهء صـدایم   ...  تـرسـم  سـخن  بگویم

    ترســم ز نالـهء مــن  ...  ایـــدل  تو هم  بـنالـی

    آخـر چه سان بـگویم  ...    با تو ز این حــقیقت

    کـای قـلب نامــرادم   ...    مـحکوم  بر  زوالی

    زآنـدم که عــشق آمـد ...  با  فـکر  فتـحء دلــها

    هــرگز نــبوده قصـدش.. بـخشـیدن وصــالــی

    بـخشـیدن وصــالــی

    سال ۱۳۶۴

    شعر از : فـرزانه شیــدا

    برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید